اولدوزلو گئجه
بوردا هر زاد قاريشيقدير
كيم لر بو چايي سئورلر؟
سه شنبه 17 بهمن 1391 :: نويسنده : سميرا تورك قيزي
+0 به يه ن
كيم لر بو چايي سئورلر؟ Kimlər bu çayi sevərlər?



بؤلوم :

باخیش لار (0)
جايگاه رفيع زنان در فرهنگ تركان
سه شنبه 17 بهمن 1391 :: نويسنده : سميرا تورك قيزي
+0 به يه ن

نمونه هايي از جايگاه زنان ترك در داستانهاي اساطيري

1- چيچك :
...
"چيچك" در داستان سوم دده قورقود نمونه كاملي از اقتدار يك زن درنقش "معشوقه" بامسي بئيرك است هم سن اوست، جسور است، درتير و كمان و اسب سواري مهارت دارد، براي اينكه بداند بامسي بئيرك شوهر مناسبي براي اوست يا نه، امتحانش مي كند.


 جايگاه رفيع زنان در فرهنگ تركان *قسمت دوم* ... نمونه هايي از جايگاه زنان ترك در داستانهاي اساطيري 1- چيچك : "چيچك" در داستان سوم دده قورقود نمونه كاملي از اقتدار يك زن درنقش "معشوقه" بامسي بئيرك است هم سن اوست، جسور است، درتير و كمان و اسب سواري مهارت دارد، براي اينكه بداند بامسي بئيرك شوهر مناسبي براي اوست يا نه، امتحانش مي كند. 2- همسر ديرسه خان: در داستان اول دده قورقود، كسي كه صاحب فرزند نباشد تحقير مي شود. نمونه آن تحقير "ديرسه خان" در اين داستان است. ديرسه خان بخاطر نداشتن فرزند تحقير مي شود، اما در مراجعت، نه تنها با همسرش تند خويي نمي كند، بلكه با او "همدردي" مي كند و همسرش "راهنمايي". بعدها وقتي ديرسه خان پسرشان (بوغاج) را به شكار مي برد و تنها باز مي گردد، همسرش درمقام حسابرسي از او قرار مي گيرد. 3- اطاعت كامل از مادر: بوغاج خان، پدري كه او را به قصد مرگ در كوه رها كرده بود را با يك سخن مادرش مي بخشد. 4- بورلا خاتين: بورلا خاتين، دراين كتاب، نماد عفت و ناموس، مظهر استقلال زن تورك است. او وقتي به دست دشمنان اسير مي شود، براي حفظ عفت و ناموس خود، حتي حاضر به خوردن گوشت پسر خود (اوروز) مي شود. درعين حال بورلا خاتين مظهر استقلال زن تورك نيز هست و در داستان از چادرها ، خدمتكاران و گله هاي خود او بسيار سخن رفته است. ويژگي هاي زن تورك در تاريخ : تاريخ و ادبيات معاصر تركان پر است از زنان و دختراني كه ازچشمه‌ي جوشان طبع شاعران جوشيده‌اند و قهرمان شاهكارهاي ادبي گشته‌اند يا اينكه در واقعيت چنان حماسه‌اي خلق كرده‌اند كه به افسانه‌ها و داستان‌هاي تركان پيوسته‌اند و قصه زندگي‌شان ثبت اذهان تركان گشته است. 1- ملكه توموروس: دوران ملكه توموروس قدرت و جايگاه " زن" درمفكوره ملي توركان است. او يك انسان بود و يك زن، يك زن تورك. سرزمين مديريتي او قلمروئي پهناور داشت . تاريخ آن 539 قبل از ميلاد بوده است. او پادشاه و امپراطورملتي بود كه ازجنگاوري و شجاعت و نترسي آنان ملل ديگرهنوز هم انگشت بدهان هستند و حيران، و در آن اثنا تاريخ بشريت به خود باليده است و هنوز هم تاريخ به آن ملت بدهكاراست. ملكه توموروس بانويي كه رهبري و پادشاهي تركان ماساژت را به عهده داشته است. در سرزمين پهناور آن زن بي همتا امنيت، عدالت (زن بودن يك امپراطور عدالت بودن يك ملت را نشان مي دهد) ترقي، دگرگوني هاي اجتماعي و صنعتي، انكشاف ابزارهاي اقتصادي و رزمي و جنگي، تحول عظيم خطي و شكلي، ايجاد يك سيستم ارتشي و جنگاوري در زمان خود، و همه و همه گوياي يك مقام بلند والا دريك سيستم اداره كشوري كه حاكي از شايسته سالاري يك ملت را نشان مي دهد، نمودار مي گردد . 2- دختر شاه خزرها: هزار سال بعد، اين بار از آن ملت كثير نوبت به خزر ها رسيد. درهمان سرزمين يعني از غرب سواحل درياي خزر تا به مرز امپراطوري بيزانس همان ملت با نامي قبيلگي خود "خزرها". خزرها درتاريخ همتائي ندارند آنان بسيار شجاع و جنگجو و ميهن پرست بودند و به آئين اجدادي شان سخت وابسته بودند. بيزانس دولت قدر وقت در مبارزه با ساسانيان به دولت وقت خزرها تمسك مي جويد و آنان در امر قول و وفا زبان زدند و به ياري دولت بيزانس درجنگ با ساسانيان دست مي زنند. حال دولت بيزانس چگونه رغبت خزرها را به خود جلب كند تا با اتفاق انان به جنگ ساسانيان ادامه دهد و اين شد كه خواستند وصلت درباري صورت گيرد تا تماميت ارضي بيزانس محفوظ باشد. و اين شد كه براي پسر ارشد امپراطوري بيزانس دختر شاه خزرها را به زني گيرند تا بلكه به همين وصلت آنان از تعرضات ذاتي ساسانيان درامان بمانند. و رفتند حال را به شاه خزر گفتند و او چيزي نگفت تا مراد دختر را به چنگ آورد و شاهزاده چنين گفت : درمرام ما شاهزاده با شاهزاده ازدواج مي كند و اين سنتي نيك است، اما نه به همين خامي و سادگي . در تمام كتب تاريخي چنين نوشته اند كه دختر شاه خزر پيشنهاد مسابقه و دوئل را كرد، زيرا كه اين امر در نزد توركان رايج بوده و همين اكنون در قرن بيست و يك نيز شايع مي باشد. اسب دواني كردند، درحال اسب دواني دختر خزرها تيرها را به هدف مي كوبيد، از زير شكم اسب در حال سرعت و دويدن اسب به طرف ديگر مي جهيد ، در شمشير زني مثال زدني بود، تيركمان را از بچگي ياد گرفته بود و به مانند ديگر سردارا ن مرد جنگ به جنگ ها گسيل مي شد. درنهايت شاهزاده بيزانس تسليم حقايقي شد كه مانند آن را نديده بود. بدان جهت هرچه بار عروسي را خزرها زياد كردند، آنان بدون كلام همه چيز را قبول نمودند. انگار كه شاهزاده بيزانس تسليم عشق پاك خود شد و اورا به دربار بيزانس دعوت كرد. و او "زن"بود ، يك زن تورك . ... زن ترك در تاريخ معاصر: تاريخ معاصر تركان نيز مبهوت بزرگي صدها زن بزرگ درحوادث دوران قجريه، انقلاب مشروطه، استبداد رضاخاني و دوره پهلوي دوم مي‌باشد. ...... *ادامه به همراه نمونه ها در قسمت بعدي*



آرديني اوخو

بؤلوم :

باخیش لار (0)
نه گزيرسن
یکشنبه 15 بهمن 1391 :: نويسنده : سميرا تورك قيزي
+0 به يه ن

قوجا قارتال نه گزيرسن

داغلار قوينوندا قوينوندا؟

بالا گوردوم آناسينين

آغلار قوينوندا قوينوندا

نييه قلبين قاراليب دير؟

گول اوستونو خار آليب دير

بؤلوم :

باخیش لار (1)


یارپاق لار :    1  2  3  
بلاقا گؤره


سلام خوش گليپسوز منيم اوره صانديقيما ...
بوردا هر كؤنو دان سؤز آرتيلير . اومود ائليرم خوشوزا گله ..
اؤخويوب باخيش "نظر" يازان اينسانلاري سئويرم .
ساغ اؤلون شاد ياشايين ...
سون یازی لار
YAŞAMALISAN AZƏRBAYCANIM
azərbaycan rəqsi
urmu gölü
روز جهاني زبان مادري
داغلار
خوش گليپسوز
اوشاقليق
ممنوعيت ثبت احوال مراغه در گذاشتن نام تركي براي كودك آذربايجاني
آزربايجان رقصي
منطقه توريستي كليبر آذربايجان شرقي
ددم واي دا بو دفه ... گئتديم!
قيزلاردا گلسين
بوز قورد
آزربايجان بالاسي
Ata Babak
بؤلوم لر
 
آرشيو
تير 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
بوتون آی لارین آرشیوی
یولداش لار
يالنيز
işıqlara doğru qaranlığlardan keç
yorğun
vatanim tam azerbaycan galacak kandim garajehgayeh
باغلانتی لار
 
یارپاق لار
آختاریش

سایغاج
ایندی بلاق دا :
بوتون گؤروش لر :
بو گونون گؤروشو :
دونه نین گؤروشو :
بو آیین گؤروشو :
باخیش لار :
یازی لار :
یئنیله مه چاغی :